- زورآوری کردن(چَ / چِ غِ / غُ دَ)
نیرو کردن. مقابله کردن. مبارزه کردن. جنگ و ستیز کردن:
جنگ و زورآوری مکن با مست.
سعدی (گلستان).
یکی پنجۀ آهنین راست کرد
که با شیر زورآوری خواست کرد.
سعدی (بوستان).
رجوع به زور و دیگر ترکیبهای آن شود
جنگ و زورآوری مکن با مست.
سعدی (گلستان).
یکی پنجۀ آهنین راست کرد
که با شیر زورآوری خواست کرد.
سعدی (بوستان).
رجوع به زور و دیگر ترکیبهای آن شود
